به گزارش سیمای انرژی، در چهار روز اخیر با توجه به برگزاری بیستوهشتمین نمایشگاه بینالمللی نفت، گاز و پتروشیمی اخبار مربوط به حوزه نفت و پتروشیمی در رسانهها داغتر بود. به همین بهانه هوشنگ فلاحتیان، معاون برنامهریزی وزیر نفت، شامگاه شنبه (۲۲ اردیبهشت) میهمان برنامه صف اول شد تا افزون بر موضوع برنامهریزیهای صنعت نفت برای تحقق شعار سال، به گفتوگو درباره این نمایشگاه بپردازد.
در سالی که قرار است جهش تولید با مشارکت مردم اتفاق بیفتد، برای جذب سرمایههای مردم چه کردید؟
بهمنظور اجابت منویات مقام معظم رهبری که شعار سال را رشد تولید و مهار تورم قرار دادند، و با توجه به تأثیر صنعت نفت، گاز و پتروشیمی و پالایشگاه بر اقتصاد کشور، بیشک وظایف بسیار مهمی بر عهده وزارت نفت قرار گرفت.
پارسال با تلاش وزیر و همکارانم در بخشهای مختلف وزارت نفت و شرکتهای تابع، این توفیق حاصل شد که رشد بالای ۲۰درصد را برای بخش نفت و گاز رقم بزنیم که این رشد، در رشد کلان اقتصادی کشور هم تأثیر بسزایی داشت. تحقق برنامههای صنعت نفت، گاز، پتروشیمی و پالایشگاهها موتور محرک اقتصاد کشور بهشمار میرود؛ زیرا قراردادهایی که در نفت، گاز، پتروشیمی و پالایشگاه مبادله میشود، نسبت به دیگر پروژههای کشور بسیار حجیمتر و بزرگتر است.
وقتی یک پتروشیمی یا پالایشگاه فعالیت خود را آغاز میکند، گاهی بیش از ۳ هزار نفر در سایت مشغول کار میشوند و با شغلهایی که در کنار این پالایشگاه و پتروشیمی برای پشتیبانی از مراحل احداث این مجموعهها ایجاد میشوند، بهطور معمول دهها هزار شغل در کشور به وجود میآید؛ بنابراین توسعه نفت و گاز تأثیر بسیاری در اقتصاد کشور دارد. ما در طول سه سال اخیر، قراردادها و تعهدات بسیار زیادی را بهمنظور رشد تولید پذیرفته یا بر عهده سرمایهگذاران قرار دادیم تا بتوانیم تولید نفت خام، گاز و فرآوردههای اصلی موردنیاز کشور مانند بنزین، نفتگاز، نفت کوره، نفت سفید، گاز مایع و سوخت هواپیما را افزایش دهیم، همچنین محصولات پتروشیمی را که درواقع ارزآوری قابل توجهی برای کشور دارد، افزایش دهیم.
برای تحقق این مسائل، هلدینگها، بنگاههای اقتصادی و بانکهای بزرگ کشور را به صحنه آوردیم. باید توجه داشت که احداث یک پالایشگاه ۳۰۰ هزار بشکهای یا یک میدان بزرگ نفتی و گازی ۱۰ میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد؛ برای نمونه مبلغ قرارداد توسعه میدان آزادگان که بهتازگی مبادله شد، حدود ۱۱ میلیارد دلار است.
برای اینکه رشد تولید را رقم بزنیم، باید سرمایههای مردم و آنچه را در بضاعت بنگاههای اقتصادی و بانکهای کشور است به صحنه بیاوریم، در غیر این صورت این توفیق در شرایط تحریم کمتر حاصل میشود، یا با چالشهایی روبهرو خواهیم شد. بنابراین تدبیر ما اتکا بر منابع داخلی است. تجربههای گذشته نشان داده است که در شرایط تحریم، صاحبان دانش فنی و سرمایه نمیتوانند مانند شرایط عادی رفتار کنند، به همین دلیل قراردادهایی را با بنگاههای اقتصادی و چند بانک بهمنظور بهتحرک واداشتن پروژههای صنعت نفت امضا کردیم.
برای رشد تولید، در گام نخست باید تعریف درستی از طرح کرد و در گام دوم منابع مالی آن تأمین شود و سرانجاو بهموازات این دو، دانش فنی لازم تهیه شود. به همین منظور برنامهریزی منسجمی در همه حوزهها شکل گرفته است.
برای نمونه، در سالهای آینده با چالشی به نام کاهش فشار گاز در میدان پارس جنوبی روبهرو هستیم. سالها بود که روی این موضوع مطالعه انجام میشد، اما بهصورت قطعی تصمیمگیری نمیشد، بالاخره با وجود پیچیدگیهای این طرح، قرارداد ۲۰ میلیارد دلاری با شرکتهای داخلی امضا کردیم و قرار است عمده تجهیزات موردنیاز این پروژه در داخل کشور تولید شود.
دلیل اینکه ارزش پروژهها با دلار اعلام میشوند، چیست؟ درحالی که طرفهای قرارداد داخلی هستند.
به این دلیل که هزینه اینگونه پروژهها بهطور عمده ارزی است. برای نمونه، حتی اگر قادر به ساخت کمپرسور موردنیاز هستیم، بخشی از مواد اولیه آن ارزبری دارد. توانایی مهندسی ما به حدی رسیده که میتوانیم مواد اولیه را به توربین، کمپرسور، تابلوی برق و سیستمهای ابزار دقیق و دیگر تجهیزات تبدیل کنیم.
همه آن مقدار مواد اولیه که وارد نمیشود؟
خیر وارد نمیشود، اما به دلیل نوسانهای بسیار در صنعت نفت و گاز دنیا بهطور معمول پایه را یورو یا دلار قرار میدهند که اگر نرخ ارزش پول ملی کاهش یافت، تعدیلهای کمتری متوجه پروژه شود. برای تحقق رشد تولید در ایران باید بهسوی افزایش تولید در نفت خام، میعانات گازی، گاز، فرآوردههای نفتی و پتروشیمی برویم، بنابراین برنامهریزی گستردهای برای افزایش ظرفیت تولید در وزارت نفت انجام شده است. برای نمونه، در حوزه پتروشیمی باید بتوانیم ظرفیت تولید را از ۹۴ میلیون تن در زمان کنونی به ۱۴۰ میلیون تن در پنج سال آینده به برسانیم.
متأسفانه در زمینه مصرف حاملهای انرژی وضع مناسبی نداریم و هرساله شاهد افزایش حجم مصرف بنزین، نفتگاز و گاز هستیم. اگر بنا باشد همه انرژی تولیدی را استفاده کنیم، بهنحو مطلوب از این منابع خدادادی استفاده نکردهایم، ازاینرو برای مدیریت و رفع ناترازی در مصرف بنزین، نفتگاز و گاز طبیعی، احداث پالایشگاههای تازه را در دستور کار قرار دادهایم. وانگهی، همزمان با ساخت پالایشگاه، سیاستهای غیرقیمتی مانند کمک به افزایش کیفیت در خودروهای سبک و سنگین تولیدی را در پیش گرفتهایم. چرا نباید مراکز اداری و خانههایی داشته باشیم که اتلاف مصرف انرژی به حداقل برسد؟
تا وقتی قیمت حاملهای انرژی این است، همه این موارد در حد آرزو نیست؟
این موضوع را تأیید میکنم، اما این تأیید بدان معنا نیست که ما تنها باید سیاستهای قیمتی را اجرا کنیم. به عبارت دیگر، زمانی در کاهش مصرف سوخت به اهداف خود میرسیم که سیاستهای غیرقیمتی در کنار سیاست قیمتی بهعنوان مکمل یکدیگر کار کنند.
با چه انگیزهای؟
زمانی که بخش زیادی از ناوگان حملونقل عمومی همچون تاکسیرانی و خودروهای اینترنتی سیانجیسوز هستند و ما به آنها سهمیه بنزین قابل توجهی میدهیم، دیگر انگیزهای برای رفتن بهسوی سوخت سیانجی ندارند، ازاینرو باید آنها را ملزم به استفاده از گاز کنیم.
برای دستیابی به این مهم، به تغییر قیمت برای ناوگان درونشهری و برونشهری که ایابوذهاب مردم به آن وابسته است نیازی نداریم، کافی است با ترویج برخی سیاستها مانند استفاده از سیانجی بتوانیم نیاز به مصرف بنزین را کاهش دهیم. البته برای ایجاد انگیزه در مصرف سیانجی و کاهش مصرف سوخت مایع باید از همه سیاستها بهره ببریم تا بتوانیم با همافزایی لازم، مدیریت و بهینهسازی مصرف انرژی را داشته باشیم.
بهتازگی تفاهمنامههایی به ارزش بیش از ۲۰ میلیارد دلار در وزارت نفت امضا شد. برخی همان زمان در شبکههای اجتماعی نوشتند که وزارت نفت با زیرمجموعههای خود تفاهمنامه امضا کرده! در این زمینه بیشتر توضیح دهید؟
ابتدا تأکید کنم که سیاست وزارت نفت این نبوده و نیست که با زیرمجموعههای خود مبادرت به امضای قراردادهایی مانند احداث پروژههای فشارافزایی، پالایشگاه و پتروشیمی کند. برای توسعه پروژهها در صنعت نفت مجموعهای از همه بنگاههای بزرگ اقتصادی کشور را به صحنه آوردیم، چرا؟ چون این پروژهها ارزبر هستند و باید کسانی بیایند این کار را انجام دهند که توانمندی مالی و دانش فنی لازم را داشته باشند. یک هلدینگ اقتصادی که خودش مثلاً پنج پتروشیمی یا پالایشگاه دارد و از ادبیات فنی نفت، گاز و پتروشیمی آگاه است بهتر میتواند پروژه ما را مدیریت کند.
برای نمونه، بهتازگی برای رفع ناترازی در خوراک گازی پتروشیمیها، توسعه میدانهای نفتی و گازی و حتی جمعآوری گازهای همراه نفت، توسعه میدان را به خود پتروشیمیها واگذار و ترغیبشان کردیم که بخشی از سود خود را برای تضمین خوراکشان، برای سالهای آینده در بخش بالادست سرمایهگذاری کنند. با تدبیر وزارت نفت دولت سیزدهم همه هلدینگهای بزرگ مالک چند پتروشیمی، سرمایههایشان را تجمیع کردند تا بتوانند پروژههای میلیاردی توسعه میدانهای گازی را بر عهده بگیرند. درنتیجه هر مقدار گازی که تولید کنند، به خودشان تخصیص میدهیم و آنرا با محدودیت تأمین گاز در فصل سرد روبهرو نمیکنیم.
وقتی اولویت تأمین گاز در زمستان با بخش خانگی است، بهطور طبیعی ممکن است دیگر بخشهای مصرفکننده بهصورت اجتنابناپذیر خسران ببینند. برای جلوگیری از این کار، صنایع بزرگ مانند فولاد باید به صحنه بیایند و از سرمایههای خود همچون هلدینگهای پتروشیمی روی تأمین پایدار گاز مصرفی خود سرمایهگذاری کنند؛ اما متأسفانه بخش زیادی از سهام این صنایع برای صندوقهای بازنشستگی است، ازاینرو اولویتشان این است که در پایان سال سودهای خود را تقسیم کنند. این روند را با کمک مجلس شورای اسلامی تغییر دادیم و صنایع عمده همچون پالایشگاهها را ملزم کردیم ۴۰درصد سودشان را برای ارتقای کمّی و کیفی محصولاتشان سرمایهگذاری کنند. همسو با این سیاست، مشوقهایی را برای بخشهای پتروشیمی ایجاد کردیم.
برای رفع ناترازی گاز و فرآوردههای نفتی در کشور چه اقدامهایی انجام شده است؟
برای اینکه بتوانیم بر ناترازی غلبه کنیم باید دو اقدام اساسی انجام دهیم. همانطور گفتم ما از نظر مصرف انرژی در وضع مناسبی به سر نمیبریم، یعنی نسبت به کشورهای مشابه با جمعیت یکسان، مصرف بنزین بیشتری داریم.
بعضیها میگویند ما نفت داریم، آنها ندارند؟
این تفکر درستی نیست؛ قرار نیست اگر خداوند نعمتی را به ما داده است، آن را بیمحابا مصرف کنیم، ما هزینههای دیگری هم داریم.
مثالی از کشورهایی که مانند ایران نفت و گاز دارند، اما اینطور مصرف نمیکنند دارید؟
بله؛ نروژ کشور تولیدکننده نفت و گاز است، اما در صندوق توسعه ملی این کشور بیش از هزار میلیارد دلار سرمایه وجود دارد. به عبارت دیگر، بهجای مصرف روزمره داخلی نفت، پول آن را برای سالهای آینده مردمشان در این صندوق ذخیره کردهاند، درحالیکه ما هرچه نفت تولید میکنیم مصرف میشود. نمیگویم این موضوع فقط تقصیر مصرفکننده است، بالاخره مصرفکننده هم باید به انرژی و تجهیزات انرژیبر مناسب دسترسی داشته باشد.
این ضرورت را که میدانیم، اما برای تحقق آن چه میکنیم؟
وزارت نفت با کمک شورای عالی انرژی کشور در حال تعیین تاریخی مشخص برای خاتمه تولید بخاری با بازده پایین است. باید استانداردهای تولید این محصولات ارتقا یابد. از سوی دیگر، جرائمی در قالب ماده ۲۶ قانون الگوی مصرف در قانون برنامه هفتم توسعه برای صنایع سیمان، فولاد، شیشه و دیگر صنایع مشخص شده است که به ازای هر تن محصول باید چند واحد انرژی مصرف کنند. اگر از آن حجم بیشتر مصرف کنند، مازاد مصرف را در سال اول ۲۵درصد قیمت صادراتی، در سال دوم ۵۰درصد قیمت صادراتی و در سال سوم تا ۷۵درصد قیمت صادراتی پرداخت میکنند، بنابراین کسی که میخواهد کارخانهای را احداث و اداره کند، باید طوری مصرف انرژیاش را سامان دهد که استاندارد باشد.
امسال با کمک مجلس شورای اسلامی حسابی بهعنوان «بهینهسازی مصرف انرژی» در شرکت ملی نفت ایران افتتاح و چهار منبع برای تزریق مالی به این حساب پیشبینی شد. این منابع شامل یکدرصد از صادرات نفت خام، میعانات گازی و خالص گاز صادراتی، ۵درصد سود شرکتهای سودده وزارتخانههای نفت و نیرو، عوارض حاصل از گازهای مشعل و ۱۰درصد منابع حاصل از فروش اتان، الپیجی و پروپان است.
امیدواریم امسال منابع قابل توجهی در این حساب تزریق شود. کار این حساب چیست؟ کاربرد این حساب زیاد است. بهطور مثال اگر شهرداریها قصد دارند ناوگان درونشهری خود را برقی یا گازسوز کنند، وزارت نفت طبق قانون، گواهیهای صرفهجویی با سررسیدهای خاصی در اختیار شهرداریها قرار میدهد و آنها میتوانند این گواهی را در بازار سرمایه بفروشند و سرمایه اولیهای برای پروژههای مربوط به صرفهجویی و بهینهسازی مصرف انرژی استفاده کنند.
در سررسیدهای مشخص، ما میتوانیم از محل حساب بهینهسازی مصرف انرژی بازپرداخت این پروژهها را انجام دهیم، این حساب اتفاق خوب و مبارکی است که امیدواریم با کمک دولت، بهویژه سازمان برنامهوبودجه کشور بتوانیم در ماههای پیش رو و هرچه زودتر این گواهیهای صرفهجویی را انتشار دهیم و در فضای کسبوکار شرکتهای دانشبنیان، در حوزه مسائل بهینهسازی مصرف انرژی بهطور قطع تحولی اساسی اتفاق خواهد افتاد.
بهصورت اجتنابناپذیر باید بهسمت نهضت بهینهسازی مصرف انرژی برویم، در غیر این صورت چیزی نخواهد گذشت که باید همه نفت و گاز تولیدیمان را تنها برای داخل کشور مصرف کنیم. ایران کشوری نفتخیز است و بخشی از اقتصادمان با وجود تلاشهایی که در ۴۰ سال گذشته شده، هنوز به نفت و گاز وابستگی دارد، بنابراین باید با صرفهجویی، بخش قابل توجهی از نفت و گاز تولیدی را به ثروت تبدیل و برای ایجاد کارخانههای جدید و ایجاد شغل سرمایهگذاری کنیم.
در دو، سه سال اخیر ظرفیت تولید نفت به شرایط پیش از تحریم بازگشته است، به عبارت دیگر سه سال پیش ایران ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه تولید نفت داشت، اما هماکنون در آستانه ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه در روز هستیم و تا پایان امسال این تولید به ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه خواهد رسید. هماکنون قراردادهای پرشماری برای افزایش تولید بالای ۴ میلیون بشکه در روز امضا کردیم و طبیعتاً از حالا به بعد باید از سرمایهگذاران پشتیبانی و مشکلگشایی کنیم.
اشارهای به پالایشگاههای در حال ساخت داشتید، درباره آن پالایشگاهها و پتروپالایشگاههایی که در دسترس ساخت دارید، بهویژه پتروپالایشگاه شهید سلیمانی که شاید مهمترین پروژه صنعت نفت است توضیح دهید، در چه وضعیتی قرار دارد و به کجا رسیده است؟
در دو سال اخیر برای تأمین فرآوردههای نفتی موردنیاز و صادرات آن به صدور موافقتهای اصولی پرشماری برای افزایش ظرفیت پالایشگاهی نفت مبادرت کردیم، البته استفاده حداکثری از ظرفیت پالایشگاهی موجود برای دولت اهمیت زیادی دارد. ظرفیت پالایشگاهی نفت کشور در سالهای اخیر به مرز ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه در روز رسیده است. همزمان در کنار این قضیه برای ایجاد پالایشگاههای کوچک (مینیریفاینری) ۵ تا ۵۰ هزار بشکه و پتروپالایشگاههای ۱۵۰ تا ۳۰۰ هزار بشکه همچون پالایشگاه شهید سلیمانی اقدام عملی شده است. مجوزهای صادرشده در این زمینه با تمرکز و اولویتبخشی بر جبران ناترازی تخصیص داده شده است. یکی از مهمترین پروژهها، پالایشگاه مهر خلیجفارس با ظرفیت ۱۲۰ هزار بشکه است که در کنار پالایشگاه ستاره خلیجفارس احداث خواهد شد. مجلس شورای اسلامی سال گذشته ۵۵۰ میلیون یورو تسهیلات بهصورت نفت خام به این پروژه اختصاص داد و هماکنون با سرعت خوبی در حال ساخت است و امیدواریم این پالایشگاه ظرف دو سال آینده وارد مدار شود. این پالایشگاه میتواند بهتنهایی بیش از ۱۵ میلیون لیتر تولید بنزین کشور را افزایش دهد.
امسال به فضل الهی شاهد گشایش پالایشگاه آدیش جنوبی به ظرفیت ۶۰ هزار بشکه در منطقه سیراف در پارس جنوبی خواهیم بود. در ادامه شاهد افتتاح پروژه پیشگامان سیراف در همان منطقه خواهیم بود. این پروژهها هماکنون بالای ۵۰درصد پیشرفت دارند، به این ترتیب خیلی امیدواریم ظرف دو سال آینده ظرفیت پالایشگاهی کشور ۲۴۰ هزار بشکه در روز افزایش یابد، البته در کنار این قضیه، پالایشگاههای مقیاس کوچک و متوسطی هم در اقصی نقاط کشور در حال احداث هستند، بنابراین در عرصه افزایش ظرفیت پالایشگاهیمان جدیت داریم و نمیتوانیم فکر کنیم همیشه ناترازیها را تنها از محل واردات تأمین کنیم.
اشارهای به تکمیل زنجیره ارزش کردید، برای تکمیل این زنجیره چه کارهایی در حال انجام است؟
وقتی از تکمیل زنجیره ارزش در پالایشگاه نفت جدید سخن میگویم، باید ۶۵درصد تولید این پالایشگاه خوراک پتروشیمیها شود، درحالیکه پالایشگاههای کنونی فقط بنزین، نفتگاز، نفت کوره، نفت سفید و سوخت هواپیما تولید میکنند، اما پتروپالایشگاههای جدیدمان که به مسئله تکمیل زنجیره ارزش در آنجا بیشتر پرداخته شده، در کنار تولید فرآوردههای اصلی، محصولات پتروشیمی هم تولید میکنند و این یعنی تکمیل زنجیره ارزش. در خود صنعت پتروشیمی هم زنجیرههای پاییندستی پرشماری وجود دارد. برای نمونه، اگر گاز را به متانول تبدیل کنید، قیمت ناچیزی در بازارهای جهانی خواهد داشت، اما اگر این گاز به پروپیلن تبدیل شود، قیمتش بالاتر میرود و اگر پروپیلن را به پلیپروپیلن تبدیل کنیم، باز افزایش قیمت بیشتری خواهد داشت.
یکی از پیششرطهای لازم برای اینکه بتوانیم تکمیل زنجیره ارزش را بیشازپیش رقم بزنیم، شناخت تکمیل زنجیره و رسیدن به دانش فنی آن است. بعضی از این دانشهای فنی در انحصار کشورهای خاصی است که بهدلیل شرایط تحریم در اختیار ما قرار نمیگیرد، بهطور طبیعی ما با توجه به شرایط تحریم باید این تهدید را به فرصت تبدیل کرده و این دانشها را بومی کنیم.
تکمیل زنجیره ارزش در بخشهای پتروشیمی، به سرمایهگذاری کمتری نسبت به احداث پتروپالایشگاه نیاز دارد. اگر دانش فنی آن باشد میتوان با منابع ارزی حتی زیر ۱۰۰ میلیون دلار هم محصولاتی تولید کرد که سه هزار برابر گرانتر از محصول اولیه باشند؛ این یک هنر است. ما در کنار ۶۵ واحد پتروشیمی فعال ۶۵ واحد پتروشیمی در حال احداث داریم.